سورنا (سورن) يكی از سرداران بزرگ و نامدار تاريخ در زمان اشکانیان است كه سپاه ايران را در نخستين جنگ با روميان در بهار ۲۰۶۰ سال پیش فرماندهی كرد و روميها را كه تا آن زمان در همه جا پيروز بودند، برای اولين بار با شكستگی سخت و تاريخی روبرو ساخت.
او جوانی بود آریایی، خردمند، نیکوچهره، تنومند، دلیر، بلند بالا، با موی بلند و ظريف که پیشانی بندی به سبک ایرانیان باستان بر سر میبست. وی از خاندان سورن یکی از هفت خاندان معروف ایرانی ( در زمان اشکانیان و ساسانیان ) بود. سورن در زبان فارسی پهلوی به معنی نیرومند میباشد.
از دیگر نامآوران این خاندان ویندهفرن است که در سده نخست میلادی استاندار سیستان بود؛ قلمرو او از هند و پنجاب تا سیستان و بلوچستان امتداد داشت. برخی پژوهشگران او را با رستم دستان قهرمان حماسی ایران یکی میدانند. ذکر نام رستم در منظومه پهلوی اشکانی درخت آسوریک ارتباط او را با اشکانیان نشان میدهد.
ژول سزار (Julius)، پوميه (ompee) و كراسوس (rassus) سه تن از سرداران و فرمانروایان بزرگ روم بودند كه سرزمینهای پهناوری را كه به تصرف دولت روم در آمده بود، بهطور مشترک اداره میكردند. آنها در سوم اكتبر سال 56 پيش از ميلاد در نشست لوكا (Luca) تصميم حمله به ایران را گرفتند.
كراسوس فرمانروای بخش شرقی کشور روم آن زمان یعنی شام (سوريه) بود و برای گسترش دولت روم در آسيا، سودای چيرگی بر ايران، دستیابی به گنجینههای ارزشمند ایران و سپس گرفتن هند را در سر میپروراند و سرانجام با حمله به ايران اين نقشه خويش را عملی ساخت. وی فاتح جنگ بردگان و درهم کوبنده اسپارتاکوس سردار قدرتمند انقلاب بردگان بود.
كراسوس (رییس دورهای شورا) با سپاهی مركب از 42 هزار نفر از لژيونهای ورزيده روم كه خود فرماندهی آنان را بر عهده داشت به سوی ايران روانه شد و ارد (اشك سیزده هم) پادشاه اشكانی ،سورنا سردار نامی ايران را مامور جنگ با كراسوس و دفع یورش روميها كرد.
نبرد ميان دو كشور در بهار سال 53 پيش از ميلاد در جلگه های میانرودان (بينالنهرين) و در نزديكی شهر حران یا كاره (carrhae) روی داد.
در جنگ حران، سورنا با يك نقشه نظامی ماهرانه و به ياری سواران پارتی كه تيراندازان چيرهدستی بودند، توانست يك سوم سپاه روم را نابود و اسير كند. كراسوس و پسرش فابيوس Fabius (پوبلیوس) دراين جنگ كشته شدند و تنها شمار اندكی از روميها موفق به فرار گرديدند.
روش نوین جنگی سورنا، شیوه جنگ و گریز بود. این سردار ایرانی را پدید آورنده جنگ پارتیزانی (جنگ به روش پارتیان) در جهان میدانند. ارتش او دربرگیرنده زرهپوشان اسبسوار، تیراندازان ورزیده، نیزهداران ماهر، شمشیرزنان تکاور و پیادهنظام همراه با شترهایی با بار مهمات بود. پارتیان آریایی را نخستین سازندگان تیربار جنگی در گیتی می دانند.
افسران رومی درباره شكستشان از ايران به سنای روم چنین گزارش دادند: سورنا فرمانده ارتش ايران در اين جنگ از تاكتيك و سلاحهای تازه بهره گرفت. هر سرباز سوار ايرانی با خود مشك كوچكی از آب حمل میکرد و مانند ما دچار تشنگی نميشد. به پيادگان با مشكهايی كه بر شترها بار بود آب و مهمات میرساندند.
سربازان ايرانی به نوبت با روش از ميدان بیرون رفته و به استراحت میپرداختند. سواران ايران توانایی تير اندازی از پشت سر را دارند. ايرانيان كمانهایی تازه اختراع كردهاند كه با آنها توانستند پای پيادگان ما را كه با سپرهای بزرگ در برابر آنها و برای محافظت از سوارانمان دیوار دفاعی درست كرده بوديم به زمين بدوزند. ايرانيان دارای زوبينهای دوكی شكل بودند كه با دستگاه نوینی تا فاصله دور و به صورت پیدرپی پرتاب میشد. شمشيرهای آنان شكننده نبود. هر واحد تنها از يك نوع سلاح استفاده میكرد و مانند ما خود را سنگين نمیكرد. سربازان ايرانی تسليم نمیشدند و تا آخرين نفس بايد میجنگیدند. اين بود كه ما شكست خورده، هفت لژيون را به طور كامل از دست داده و به چهار لژيون ديگر تلفات سنگين وارد آمد.
جنگ حران كه نخستين جنگ بين ايران و روم به شمار میرود، دارای اهميت بسيار در تاريخ است زيرا روميها پس از پيروزیهای پیدرپی برای اولين بار در جنگ شكست بزرگی خوردند و اين شكست به قدرت آنان در دنيای آن روز سايه افكند و نام ايران را بار ديگر در جهان پرآوازه كرد و نام دولت پارت و شاهنشاهی اشکانی را جاودانه ساخت.
پس از پيروزی سورنا بر كراسوس و شكست روم از ايران، دولت مرکزی روم دچار اختلاف شدید شد. پس از این جنگ نزديك به يك قرن، رود فرات مرز شناخته شده بين دو كشور گرديد و مناطق ارمنستان، ترکیه، سوریه، عراق تبدیل به استانهایی از ایران گردیدند. روميها برای جلوگيری از شكستهای آينده و به پيروی از ايرانيان ناچار شدند به وجود سواره نظام در سپاه خود توجه بيشتری بنمايند.
سورنا پس از شاه مقام اول کشور را داشت؛ وی ارد را به تخت سلطلنت نشانید و به سبب نجابت خانوادگی در روز تاجگذاری شاهنشاه ایران کمربند شاهی را به کمر پادشاه بست. او به هنگام گرفتن شهر سلوکیه نخستین کسی بود که برفراز دیوار دژ شهر برآمد و با دست خود دشمنانی را که مقاومت میکردند بزیر افکند. سورنا در این هنگام بیش از 30 سال نداشت.
سورنا هیچ بهرهای از پیروزی بزرگ خود نبرد. ارد شاهنشاه اشکانی، از قدرت و محبوبیت سورنا هراس داشت و ناجوانمردانه بجای قدردانی، سپهسالار دلاور ایرانی را به قتل رساند؛ پس از این رویداد ناگوار ارتش ایران دچار ضعف گردید و دیگر نتوانست در خاورمیانه و شام پیشروی نماید و در برابر روم تنها به مقاومت و دفاع پرداخت.
« استفاده از مطالب این سایت با ذکر نام سایت بلامانع میباشد »