خشنه تزه اهورامزدا
سلسله‌ی ساسانی : پادشاهی شاپور يكم ساسانی

•  شاپور یکم ساسانی دومین شاهنشاه ساسانی و فرزند اردشیر بابکان است. او به سفارش پدر و پس از مرگ وی به تخت نشست. در سکه‌های اردشیر تصویر شاپور به عنوان نایب‌السلطنه درج شده‌ است. وی از شاهان بزرگ ساسانی محسوب می‌شود.

شاپور اول تمام قدرت و كاردانی پدر خويش را به ارث برده بود. سنگنبشته‌ها، او را مردی با وجنات زيبا و نجيب وصف ‌می‌کند. اما اين بدون شك تهنيتی است رسمی. او تربيتی عالی داشت و به دانش سفير يونان، چنان مسحور شده بود كه به اين فكر افتاد كه از سلطنت استعفا كند و فيلسوف شود.
وی به تمام اديان آزادی كامل داد، به مانی اجازه داد تا در دربارش موعظه كند، و اعلام كرد كه « مغان، مانويان، يهوديان، مسيحيان، و ارباب ساير مذاهب در امپراطوری او از هر ايذايی مصون باشند. » با ادامه‌ی ويراستن اوستا، كه در دوران اردشير آغاز شده بود، موبدان را تحريض كرد كه آثار فلسفۀ مابعدالطبيعی، نجوم، و طب را، كه غالباً از هند و يونان گرفته شده بود، در اين كتاب مقدس ايرانی بگنجانند.

او پايتخت جديدی در شهر شاپور (شهر بیشاپور در فیروز آباد فارس) ساخت كه ويرانه‌های آن هنوز نام او را بر خود دارند، و در شوشتر، در ساحل رود كارون، يكی از ساختمانهای بزرگ مهندسی كهن را برپا داشت. اين ساختمان عبارت بود از سدی با قطعات سنگ خارا كه پلی به طول 520 متر و عرض 6 متر تشكيل می‌داد. برای ساختن اين سد، مسير رود موقتاً عوض شد،‌ بستر آن سنگفرش گرديد، و دريچه‌هايی در سد ايجاد شد تا جريان آب را منظم سازد. بنابر روايات، ‌شاپور برای طرح كردن و ساختن اين سد، كه تا قرن حاضر همچنان داير بود، از مهندسان و اسيران رومی استفاده كرد. 
شاپور با آنكه قلباً مايل به جنگ نبود، ناچار به آن دست يازيد، به سوريه حمله كرد، به انطاكيه رسيد، از ارتش روم شكست خورد، و قرارداد صلحی با روميان منعقد ساخت كه به موجب آن تمام سرزمينهايی را كه سابقاً از روميان گرفته بود به آنان بازگرداند. چون از همكاری ارمنستان با روميان خشمگين بود، به آن كشور وارد شد و سلسله‌ای طرفدار ايران در آنجا مستقر ساخت در سال252.
پس از آنكه جناح راستش بدين گونه حفظ شد، جنگ با روم را از سر گرفت. امپراطور والريانوس را شكست داد و دستگير كرد، انطاكيه را غارت كرد، و هزاران اسير گرفت تا در ايران به كار اجباری گمارد. اودناتوس، فرماندار پالمورا، با روم همدست شد و شاپور را مجبور كرد تا بار ديگر فرات را مرز ايران و روم بشناسد.

پس از غلبه کردن شاپور اول بر ارمنستان، وی به انتاکیه یورش برده و آنجا را تصرف می‌کند. والرین، امپراتور روم، پسرش را به غرب فرستاده و خود برای مقابله با ایرانیان راهی شرق می شود. وی به سال ۲۵۷ موفق به باز پس گیری انتاکیه شده ولی دو سال بعد پیش از مواجهه با شاپور در اثر طاعون بسیاری از لژیون های خود را از دست می دهد و در نهایت چندی بعد (در اواخر سال ۲۵۹ یا اوایل ۲۶۰) در جنگ اِدِسا، محلی در ترکیه فعلی و شمال انتاکیه) در کشور خود از شاپور شکست خورده، اسیر و در نهایت کشته می شود. 
شاپور به افتخار این پیروزی دستور حک پیکره‌ای عظیم در دل کوه رحمت در نقش رستم داد که وی را پیروزمندانه نشسته بر اسب نشان می‌دهد در حالی که امپراتور فروتنانه در برابر وی زانو زده‌است.