• «دیاکو» یا «دیااُکو» بنیانگذار حکومت ماد بود. نام وی در منابع گوناگون، به صورتهای مختلفی ذکر شدهاست؛ هرودوت نام وی را به صورت «دیوكس» نوشته است. نام دیاکو به معنی «سرزمين» است.
دیاکو مدت ۵۳ سال حکومت کرد. پژوهشگران از روی گزارش هرودوت به این نتیجه رسیدهاند که دیاکو موسس خاندان سلطنتی ماد و همچنین نخستین پادشاه ماد بوده که از آشوریان کسب استقلال کرده و امپراطوری عظیم ماد را بنیان نهاده است.
دیاکو فرزند فرورتیش بود که طرح و نقشهی ایجاد یک حکومت واحد ماد را در ذهن داشت؛ مادها در دهکدههای خودمختار جداگانه و یا در شهرهای کوچک زندگی میکردند. دیاکو در یک دورهی بیقانونی در ماد، تلاش کرد تا عدالت را در دهكدهی خود اجرا کند و اعتبار و حسن شهرتی را به عنوان یک قاضی بیطرف و مورد اعتماد بدست آورد. به این ترتیب دامنه فعالیت او گسترش یافت و مردم روستاهای دیگر نیز به وی مراجعه میکردند تا اینکه سرانجام او اعلام کرد درخواستهای مردم زیاد است و این جایگاه برای وی دردسرساز و دشوار است و حاضر به ادامهی کار نیست. در پی این کنارهگیری، دزدی و اغتشاش فزونی یافت و مادها گرد هم آمدند و وی را برای حل و فصل اختلافات به عنوان پادشاه برگزیدند. منابع آشوری نیز برای نخستین بار، در سال ۶۷۳ پیش از میلاد از حکومت مستقل ماد یاد میکنند.
پس از به پادشاهی رسیدن، اولین اقدام دیاکو گماشتن نگهبانانی برای خود و نیز ساخت پایتخت بود. شهری که دیاکو برای این منظور برگزید در زبان فارسی باستان هگمتانه و به زیان یونانی «اکباتان» خوانده میشد که همدان امروزی دانسته میشود.
هگمتانه به معنی «محل اجتماع» یا «شهری برای همه» است و اشارهای است به گرد هم آمدن طوایف مادی که سابقا متفرق بودند. او در اواخر قرن هشتم پیش از میلاد، دستور داد تا یک دژ مستحکم بر روی تپهای در این شهر ایجاد شود تا همهی امورات نظامی، دولتی و خزانهداری در آن انجام گیرد. هرودوت میگوید که این مجتمع پادشاهی، توسط هفت دیوار متحدالمرکز که هر دیوار داخلی از دیوار بیرونی بلندتر بود و بر آن اشراف داشت، ساخته شد. این هفت دیوار، هرکدام به رنگ خاصی تزیین شده بود، دیوار اول (بیرونی) سفید، دومین دیوار به رنگ سیاه، سومی بهرنگ سرخ تند، چهارمین آبی، پنجمی سرخ باز، ششمین دیوار بهرنگ مسی و هفتمین و درونیترین دیوار نیز طلاییرنگ بود. این نوع رنگآمیزی در بابل، نشانهی سیارات هفتگانه بودند ولی در هگمتانه، تقلیدی از بابل بود. قصر پادشاه به همراه گنجینههایش هم در درون آخرین دیوار جای داشت.
«سارگون دوم» شاه آشور در سال ۷۱۵ پیش از میلاد، متوجه شد که دیاکو با روسای اول، شاه اورارتو متحد شده است. او دیاکو را زیر نظر گرفت و در طی جنگ خود با منائیان که از خویشاوندان نژاد مادی بودند و در کوردستان شمالی و جنوب درياچهی ارومیه سکونت میکردند بار دیگر وارد ماد شد تا چنانکه مدعی بود، به «هرجومرج» آنجا پایان دهد. وی در آنجا توانست دیاکو را اسیر کند ولی برخلاف عادت همیشگی آشوریان، جانش را به او بخشید و به همراه خانوادهاش به حمات (در سوریه امروزی) تبعید کرد و در نبشتهای تشریفاتی در کاخ خود در خُرسآباد اعلام میکند: «دیاکو را بههمراه قبیلهاش به حمات تبعید کردم.»
آشوریان دیااکو را به عنوان کسی که همیشه مطیع آشور باقی بماند و خراج خود را بصورت مرتب به دربار آشور بپردازد و از جهات دیگر حتی از نظر تامين نیروی نظامی برای آشوریان به هنگام درگیر شدن ارتش آشور در جنگ متعهد شود، وی را آزاد کردند و سپس احتمالا او را به عنوان رهبر و پادشاه مادها برگزیدند.
او بر حکومت بر مادها بسنده نکرد و به تٲسیس یک نظام جاسوسی که احتمالا با همکاری مغان به آن دست یافته بود پرداخت. البته او پایه گذار یک نظام جاسوسی بود که بعدها در زمان عصر هخامنشیان و به خصوص در زمان داریوش یکم که به منزلهی چشم و گوش شاه بود مورد استفاده قرار گرفت .
دياكو در سال از دنيا رفت و پس از وی، پسرش «فرورتیش» جانشین او شد و مدت ۲۲ سال حکومت کرد.
برخی از ایرانشناسان، دیاکو را با ویژگیهایی که هرودوت برای او برمیشمارد با هوشنگ شاهنامه یکی میگیرند و لقب پَرَداتَ یا پیشدادی را با نخستین قانونگذار یکی میدانند. سنت دینی، هوشنگ را نخستین کسی میداند که پادشاهی را در ایران برقرار کرد.
« استفاده از مطالب این سایت، با ذکر نام سایت، بلامانع میباشد »